الهيات خیامی: کتاب پنجم از مجموعه دوازده جلدى «راز عمر خیام» منتشر شد

"Khayyami Theology" Released: Book 5 of the 12-Book "Omar Khayyam's Secret" Series الهيات خیامی: ساختارهای معرفت شناختى رباعیات در همه نوشته‌های فلسفی عمر خیام منتهی به آخرین رساله یادگار او

 کتاب جدید، متون مصحح عربی، ترجمه های نوبيان فارسی و جديد انگلیسی، و بررسى تمام رسالات فلسفی خیام كه به آخرین رساله اش «كليات وجود» منتهى شد را ارائه می دهد.

بوستون، ماساچوست، امريكا، ١٠ مه ٢٠٢٢/EINPresswire.com/«الهيات خیامی: ساختارهای معرفت شناختى رباعیات در همه نوشته‌های فلسفی عمر خیام منتهی به آخرین رساله یادگار او»، پنجمین کتاب از مجموعه دوازده جلدى با عنوان «راز عمر خیام: پيام شناسى رباعیات در انديشه جامعه شناختى ذره-موجى»، توسط OKCIR Press (نشر اكسير، پژوهشكده عمر خیام، امريكا) در آغاز ماه مه ٢٠٢٢ به زبان انگليسى منتشر شد.


براى خواندن اين نشرنامه به انگليسى لطفاً اينجا كليك كنيد. براى خواندن اصل اين نشرنامه به فارسى لطفاً اينجا كليك كنيد.


در این کتاب، براى درک ساختار معرفت شناسی الهياتى (روشِ خداشناسى) رباعیات خیام که در تمام آثار فلسفی او بطور گسترده موجود است، جامعه‌شناس و خیامی‌پژوه، دكتر محمد حسين تمجيدى، متون مصحح عربى خيام (تا پيش از رساله یادگار خيام، «كليات وجود») و ترجمه‌های نوبيان فارسی و جدید انگلیسی خود را ارائه كرده و آنها را تجزيه و تحليل می‌کند. رساله «كليات وجود» خيام قبلاً در كتاب چهارم مجموعه ارائه، به انگليسى از نو ترجمه و مفصلاً بررسى شده بود.

شش متن اصلى عبارتند از ١: ترجمه مشروح فارسی خیام از خطبه ابن سینا به زبان عربی درباره خداوند و خلقت؛ ٢: رساله خیام به زبان عربی خطاب به نسوی (که بررسى جديد نشان مى دهد اشتباهاً شاگرد ابن سینا قلمداد شده است) درباره جهان خلقت و وظيفه عبادت؛ ٣-٥: سه رساله خیام به زبان عربی (که بررسی جديد نشان می دهد همگی خطاب به ابوطاهر بوده، شخصى که خیام رساله جبر خود را نیز به او تقدیم کرده است) که فصول جداگانه ای از یک رساله سه جزئی در وجود است در موضوعات ضرورت تضاد، جبر، بقا، اوصاف موجودات، و پرتو عقل بر «موجود» به عنوان موضوع علم كلى؛ و ٦: رساله خیام به زبان عربی خطاب به مشکوی (که بررسی جديد نشان مى دهد متفكرى حامى از شیعيان بوده است) در پاسخ به سه پرسش در مورد بقای نفس، وجوب حوادث، و ماهیت زمان.

در کتاب جديد نشان داده شده است که ثمربخش ترین راه برای فهم شش متن خیام، در نظر گرفتن آنها به عنوان تلاش هایی است در دفاع از ايده ى «سلسله ترتيب» خلقت كه وى آن را به طور ضمنی هنگام ترجمه و تفسیر خطبه ابن سینا ارائه داد و در آخرين رساله یادگاریش («كليات وجود») به كمال رسانيد. این متون در خدمت ارائه معرفت شناسی الهیاتی نهفته در ايده سلسله ترتيب خیام بودند و دیدگاه خلاق وى مبتنى بر اصالت فهم (conceptualism) را از هستی آشکار می کردند که روش شاعرانه او را در شناخت خداوند، خلقت و خويشتن در یک جهان بینی توحيدى اسلامی آفرينشى-تکاملی نشان می داد.

راه خیام برای شناخت خداوند و هستی از نظر جهان بینی نه دو انگارانه (دواليستى) و نه ذره اى (اتميستى) بلكه توحيدى است که امکان واقع بينى خودشمول، جبر احتمالاتى، علیت خلاق و فراگستر (یا «ناپیوسته»)، دانش فرارشته ای، و حقيقت جويى فرافرهنگی را فراهم مى سازد. بنابراین، روش جهان بينى وى به گونه اى پيش آگاهانه تمام هشت ویژگی آنچه امروز به آن بينش ذره-موجى (کوانتومی) اطلاق مى كنيم را برآورده می‌کند (نك. تمجيدى ٢٠٢٠). زبان شعر برای كسب شناخت توحيدى مساعدترين است، و واقع بينى خودشمول الزاماً در پى خودشناسى است و از اينرو بايد تلاشهاى عقلى، احساسى و حواسى شناخت (عقل، دل، بدن) را همزمان به كار گيرد. این توضیح می دهد كه چرا خیام از مكتب پژوهىِ صرفاً عقلى به سوى مواجهه اى شاعرانه و هنرى با واقعیت پرواز كرد. از اينرو منظور خيام از «مستی»، که وى آن را بالاترین مرتبه از معرفت می‌داند، همان دستيابى به شناختى توحيدى و ذره-موجى است که مى تواند به مساعدترين شكل از طریق شعرسرايى به‌عنوان هنرى مراقبه‌ای برای تزكيه نفس به دست ‌آید. به بيان استعارى، هدف اين روش، گذار از شناخت اشیاء به‌عنوان انگورهای تقسيم پذير به سوى شناخت ناب و توحيدى آن‌ها به‌عنوان شرابِ تقسيم ناپذير است – مانند آن چه که امروز آن را گذار ازبينش نیوتنی ذره اى و پاره پاره انگار به سوی بينشى ذره-موجى (کوانتومی) براى كسب شناخت واحد و يكپارچه از واقعیت هستى می‌نامیم.

دكتر تمجيدى کتاب را با این نهاده به پایان می‌رساند که کلید ورود به خیمه اسرارآميز خیام این است که بدانیم منظور اصلى وى از «شراب» در رباعیاتش همان خودِ رباعيات اوست، کلیدی که به لطف معرفت‌شناسی الهياتى او تاكنون در رباعياتش آشکارا پنهان مانده است. رباعیات برای او کاری مادام‌العمر بر روی خودش براى تزكيه نفس بود و از اين رهگذر خدمتى بود براى بیدارسازى روحانى انسان به جایگاه و وظیفه خود در سلسله ترتيب تكاملى جهانى كه خداوند آفريده است. آن همچنین تلاشى بود براى تحقق آرزویش برای داشتن روحی ماندگار. او ارزش اکنون اثبات شده ى شاهكارِ مرموز خود را می دانست و به همین دلیل بود که «شراب» خود را چنان بسيار تحسین مى کرد.

این مجموعه ١٢ جلدى به مناسبت بزرگداشت هزاره زادروز واقعى عمر خیام (٢٠٢١) و به زودی نهمین سده درگذشت وى (٢٠٢٣) منتشر مى گردد. در کتاب دوم این مجموعه، دكتر تمجيدى کشف تاریخ واقعی تولد خیام در ١٠ ژوئن ١٠٢١ میلادی (٤١٢ هجرى قمرى) را به تفصیل گزارش داد و همچنین تاریخ واقعی درگذشت او را در همان روز تولدش، هنگام شكوفه ريزان نيشابور، در سال ١١٢٣ میلادی (٥١٧ هجرى قمرى كه قديميترين تاريخ گزارش شده از زمان درگذشت اوست و بدرستى بر روى سنگ مقبره اش در نيشابور نيز حك شده است) در سن شمسى ١٠٢ سالگی تأیید کرد.

کلید ورود به خیمه اسرارآميز خیام این است که بدانیم منظور اصلى وى از «شراب» در رباعیاتش همان خودِ رباعيات اوست، کلیدی که به لطف روش معرفت‌شناسی الهياتى او تاكنون در رباعياتش آشکارا پنهان مانده است.

درباره چهار کتاب پيشين مجموعه «راز عمر خیام»

در مجموعه ى «راز عمر خيام» دكتر تمجيدى نتایج چندین دهه تحقیقات خود را درباره ى عمر خیام ارائه مى دهد. هدف از اين پژوهش یافتن پاسخ های قطعی برای معماهاى فراوانى است که هنوز خیام را در بر گرفته اند، به ویژه درباره ى وجود، ماهیت، و هدف رباعيات در زندگی و آثارش. تمجيدى برای پاسخ به سؤالات مطروحه با كاربرد روشى جدید در پيام شناسى (هرمنوتیک)، که ملهم است از آنچه وى آن را انديشه ى جامعه شناختی ذره-موجى (كوانتومى) می نامد، به جمع آوری و مطالعه تمام نوشته های فلسفى، دينى، علمی و ادبی منسوب به خیام مى پردازد.

عنوان نخستين کتاب این مجموعه «خيامى پژوهى نوين: ذره-موج سازىِ ساختارهاى نيوتنىِ انديشه جامعه شناختى سى. رايت ميلز براى روشى نوين در پيام شناسى» بود. در این کتاب، تمجيدى روش خيام پژوهشى جديد خود را ارائه داد. اين روش مبتنی بر نتایج کار اخیر او در جامعه‌شناسی دانش علمی است با عنوان «آزادسازیِ جامعه شناسی: از انديشه نیوتنی به ذره-موجى: جلد ١: حل معماى ذره-موج» (٢٠٢٠). ايده اصلى اين روش اين است كه هر ذره در عين حال هم فشرده و هم بطور موجى گسترده موجود است؛ از اينرو، حتى اگر انتساب ذره هاى رباعيات در نسخ متعدد قديم مورد سؤال باشند، رباعيات وى در عين حال مى بايد بطور گسترده در متون اصلى و تأييد شده خودِ وى موجود قلمداد شوند. از اينرو رباعياتش را مى توان ازطريق آثار ديگرش تحقيقاً باز يافت.

هدف دومین کتاب از این مجموعه با عنوان «هزاره خیامی: گزارش کشف تاريخ واقعى تولد و تأیید مجدد تاریخ های واقعی تولد و درگذشت عمر خیام (١١٢٣-١٠٢١ ميلادى)» پى ريزىِ بنيان مهمى براى پيشبرد اهداف مجموعه يعنى پاسخگويى به سؤالات تاكنون حل نشده پیرامون تاریخ تولد و درگذشت عمر خیام بود. بدين منظور تمجيدى به بازنگرىِ انتقادی شیوه ای که طالع تولد عمر خیام (آن گونه که در «تتمة صوان الحكمة» اثر ظهیرالدین ابوالحسن بیهقی گزارش شده است) توسط سوامی گویندا تيرتها در كتابش «شهد لطف: زندگی و آثار عمر خیام» (١٩٤١) انجام گرفت پرداخت. در اين بازبينىِ عميق برای تعیین تاریخ تولد خیام، تمجيدى تناقضات درونى جدى و اشتباهات محاسباتى مهمى را کشف كرد که مانع از رسیدن تيرتها (و از آن زمان، سایر محققانى كه کم و بیش نتایج او را مسلم دانسته اند) به تاریخى قابل اطمینان برای تولد خیام شد، بطورى كه اشتباهاتش مطالعات خیامی را ده ها سال به سردرگمی در مورد زندگی و آثار خیام دچار ساخت. دكتر تمجيدى سپس تلاش موفقيت آميز خود براى کشف تاریخ واقعی تولد خیام را برای نخستين بار در این کتاب مفصلاً شرح داد.

نويسنده سپس توجه خود را به تعیین قطعی تاریخ صحيح درگذشت عمر خیام معطوف كرد. با انجام تحلیلی عمیق و تودرتو از «تتمة صوان الحكمة» بیهقی، «میزان الحکمة» عبدالرحمن خازنی، «چهار مقاله» نظامی عروضی و «طربخانه» یار احمد رشیدی تبریزی، در ارتباط با ساير متون، وى موفق شد تاريخ از قديم روايت شده ٥١٧ قمرى (١١٢٣ م.) را براى درگذشت خيام مجدداً تأييد كند و محتمل ترین روز درگذشت خيام را كه همان روز تولدش هنگام فصل شكوفه ريزان نيشابور بود را تأييد و تعيين كند.

عنوان سومین کتاب از این مجموعه «ستاره شناسى خیامی: چگونه طالع نويافته تاريخ واقعى تولد عمر خيام سرچشمه نام ادبى او را آشكار و تأليف رباعيات توسط او را مستقلاً تأييد مى كند» بود. طالعِ تاریخِ واقعی تولد عمر خیام، همانطور که در این مجموعه کشف شد، از تعدادى خیره کننده از آنچه دراحكامِ نجوم به آن مثلثه باد (يا هوا) اطلاق مى شود تشکیل شده است که یک راس همه آنها بر نقطه اى قرار دارند كه در آن خورشید و عطارد در درجه طالع ١٨ جوزا صميمى اند. از جمله ویژگی های دیگر طالع خيام، مكانِ زُهره است كه در تسديس با ماه مادام العمر بطور پنهانى و هنرمندانه براى آنكه عمداً طالع خيام را متعادل کند نقش ايفا مى كند. این ویژگی ها نمى توانست از توجه عمر خیام، اين ستاره شناس برجسته و متبحر در احكام نجوم، به دور ماند، هر چقدر او تعبیرات نجومی را قبول داشته يا در آنها شک كرده یا حتى رد كرده باشد. دكتر تمجيدى در كتاب سوم با بررسى پيام شناختىِ طالع خیام گزارش داد نام ادبى ‘خیام’ در واقع ريشه در طالع او داشته است. این افسانه دیرینه که ‘خیام’ نام فاميلى يا اجدادى او بود، حتی اگر درست باشد، به هیچ وجه از اهميت یافته ى جدید نمى كاهد. بر عكس، این فقط به كنجكاوى در آن می افزاید.

در كتاب سوم مجموعه، بررسى پيام شناختىِ طالع خیام در تقاطع با رباعيات خيامى تمجيدى را به کشف رباعى غيرسرگردانى سوق داد كه تاكنون بدان كاملاً بى توجهى شده، رباعى اى كه وى ثابت كرد نمى تواند سروده كسى جز خیام بوده باشد، و اين تأییدی است کاملاً مستقل بر اينكه خيام سراينده رباعيات بوده است. وی همچنین نشان داد که چگونه رباعی دیگری که سراينده آن صد ساله شدن خود را اعلام كرده از آنِ خیام است. این بدان معناست که همه رباعیات خیامی موجود اکنون به ارزیابی مجدد پيام شناختى نیاز دارند. مطالعه بیشتر دكتر تمجيدى در كتاب سوم در مورد پنجاه رباعیات خيامى نمونه وی را به این نتیجه رساند که سراينده آنها به طور قطع قصد داشته است که شعرها در خفا باقی بمانند، اينكه آنها مجموعه ای از رباعیات به هم مرتبط هستند و نه رباعیات جداگانه منفرد که براى سرگرمی در حاشیه نوشته شده باشند، اينكه آنها گزارشى از سِير فکری سراينده در یک «نامه ى عمر» بوده که در كليت آنها نقد يا قبول هوشيارانه احكام نجوم اتفاقی نبوده بلکه براى کل مجموعه ضروريت داشته، و اينكه با توجه به محتواى رباعی تخلص يا امضاى كشف شده، قرار بوده اين ديوان هزار رباعی را در برگيرد.

عنوان چهارمین کتاب از این مجموعه «فلسفه خیامی: ساختارهای هستی‌شناختی رباعیات در آخرین رساله یادگاری عمر خیام درباره علم کلیات وجود» بود. در کتاب چهارم تمجيدى به بررسی ساختارهای هستی شناختی رباعیات در آخرین رساله خیام پرداخت. رساله خیام که در اوایل قرن بیستم یافت شد و هنوز تا حد زیادی نادیده گرفته شده یا نادرست خوانده شده است، به طور اساسی روایت های اسطوره شده در طول قرن ها درباره او به عنوان کسی که فکر می کرد وجود شناخته نشدنى و معماهای آن حل نكردنى است را به چالش می کشد. برعكس، رساله ى آخر خيام جهان بینی منطقی، منسجم، و درخشانِ کسی را ارائه می دهد که پاسخ های خود را تا آنجا که به هستى انسان مربوط می شود، یافته است. خیام حتی تا آنجا پیش می رود که با اطمینان می گوید امیدوار است همتایانش موافق باشند که رساله مختصر او مفیدتر از مجلدات است.

تمجيدى با ارائه متن فارسی و ترجمه انگلیسی جدیدى از این رساله، در کتاب چهارم به بررسی تفصیلی پيام شناختى این رساله پرداخت. وی همچنین زمینه‌های فکری و تاریخی گسترده‌تر آن را با بررسی رابطه آن با کتاب «المنقذ من الضلال» نوشته ى رقيب و دشمن معاصر خیام، محمد غزالی (كه حال مى دانيم بیش از سه دهه جوانتر از خيام بوده است)، بررسی کرد و در عین حال این باور دیرینه را که رساله «كليات وجود» خطاب به فخرالملک فرزند نظام الملک نوشته شده را رد كرده و نشان داد كه اين رساله حدوداً در سال ١٠٩٦-١٠٩٥ میلادی، يعنى چند سال زودتر از آنچه تصور شده است، برای پسر دیگر نظام الملک، مؤیدالملک، که در زمان سلطان محمد (پسر ملکشاه) خدمت می کرد، نوشته شده است. انگيزه تاريخى این رساله ارائه ى پایه‌ای فلسفی برای جهت دادن ایرانِ پس از ملکشاه به مسیرى مستقل تر، از طریق تأثیرگذاری بر پسرش، محمد، بوده است. غزالی در کتاب خود که احتمالاً برای خشنود کردن احمد سنجر (پسر کوچکترِ ملکشاه که از خیام بیزار بود) و وزیر وقتش فخرالملک نوشته است، با كنايه و بدون ذكر نام خیام او را به عنوان یک فیلسوف مورد سرزنش قرار می دهد و در آن رياكارانه استعاره های بدبینانه ای را به كار مى برد که برخی متکلمان و صوفیان در طول قرون از وى به عاريت گرفتند.

آخرین رساله یادگاری خیام در علم كليات وجود، دیدگاه او از هستی را به عنوان جهانى كُنِش پذير که در آن انسان جایگاهی عینی و كنشگر دارد آشکار می کند و نور جدیدی بر ساختارهای هستی شناختی رباعیات می افکند. ايده «سلسله الترتيب» او یک جهان بینی بدیل آفرينشى-تکاملی اسلامی است که بینشى ذره-موجى مبتنى بر اصالت فهم از جهان به عنوان جوهری واحد، خودپو، خودشناس و خودآفرین ارائه می دهد، جوهری که عاشقانه توسط خداوندى كه مطلقاً خير است خلق شده است. هستى آفريده شده اساساً خير است، اما، به دلیل ماهیت خير خودآفرینندگى ارادی آن (كه در سرشت انسان متبلور است)، بالقوه می‌تواند در معرض عیوب و شرّ اتفاقی قرار گیرد كه، به دليل همان ماهيت خيرِ ارادى و كنشگر انسان برای ساختن یک زندگی معنوی و مادى سعادتمند توسط خودش در این جهان، قابل شناخت و درمان هستند. غیر از خداوندِ واجب الوجود، «جهانی دیگر» وجود ندارد و هر جا او هست مطلقاً خير است. روز داوری، بهشت و جهنم قطعاً موجوداتى واقعی هستند، ولى دنیوی، نه آخروی. از نظر خیام، هستى انسان می‌تواند تا آنجا كه ما آن را هنرمندانه خوب سازيم خوب باشد، و اين امكان را ما بايد از اینجا و اکنونِ زندگى درونى شخصى و اجتماعى خودمان در حيات دنیوی‌مان شروع كنيم. هدف رباعيات خدمت به تحقق هنرمندانه چنین هستى شايسته اى براى انسان بوده است.

————————————
من ظاهر نيستى و هستى دانم
من باطن هر فراز و پستى دانم
با اين همه از دانش خود شرمم باد
گر مرتبه اى وراى مستى دانم
— عمر خيام
————————————

درباره پژوهشگر: محمدحسين (بهروز) تمجيدى مدیر بنیانگذار “اكسير: مرکز عمر خیام براى پژوهش يكپارچه در آرمانشهر، عرفان و علم (عرفانشهرسازى)” يا “پژوهشكده خيام” در آمريكا مى باشد. او دكتر دانشیار سابق جامعه شناسی در زمينه ى نظریه پردازى اجتماعی در دانشگاه ماساچوست در بوستون است. وى مدارك دکترا و کارشناسی ارشد خود را در جامعه شناسی همراه با گواهی تحصیلات تکمیلی در مطالعات خاورمیانه از دانشگاه بینگهمتون در سال ٢٠٠٢ در آمريكا دريافت نمود. مدرك كارشناسى وى در رشته ى معماری از دانشگاه كاليفرنيا در بركلى مى باشد.

Mohammad Tamdgidi
OKCIR: Omar Khayyam Center for Integrative Research
[email protected]

OKCIR’s EIN Newswire Press Release Links


خبر مطبوعاتى: «الهيات خیامی»: کتاب پنجم از مجموعه دوازده جلدى «راز عمر خیام» منتشر شد

Page visits since 2020 —>78
Page visits today —> 1